بهشت خزر که مازندران شهر ما یاد باد / همیشه بر و بومش آباد باد
| ||
|
استان مازندران با 24091 کیلومترمربع مساحت و 2603008 نفر جمعیت و از شمال به دریای خزر از مغرب به استان گیلان و از جنوب به استانهای سمنان و تهران و از شرق به استان گلستان محدود است.
استانی كه امروز با نام «مازندران» كرانه های جنوبی باختر را در بر گرفته است دارای پیشینه های تاریخی كهنی است و در طول تاریخ و اعصار نام های مختلف و گوناگون داشته است. از اقوام اصلی این سرزمین در گذشته های دور «آماردها» و «تپوری ها» بودند و نام این سرزمین یعنی «تپورستان» ماخوذ از نام قوم «تپور» است. بعدها، با حمله اعراب مسلمان «تپورستان» تغییر نام یافت و این نام تا قرن ششم و هفتم هجری قمری پیوسته معرف منطقه ای بود كه تقریباً با محدوده فعلی مازندران منطبق است. واژه «مازندران» نیز بر اساس مدارك و شواهد موجود قدمت دیرینه ای دارد. در مورد وجه تسمیه مازندران نظرات متفاوتی وجود دارد كه در اینجا به نقل دو مورد از آنها می پردازیم. واژه ریشه مازندران را «موزندرون» می داند كه «موز» نام كوهی است و چون این سرزمین درون كوه موز واقع بود به این اسم شهرت یافته است. معتقد است كه نام مازندران از سه جزء تشكیل شده است : نخست ؛ «مز» به معنی بزرگ، دوم ؛ «ایندر» نام یكی از پروردگاران آریایی است كه در دین مزدینا از دیوها شمرده شده و نام این دیو در اوستا «ایندرا» و در پهلوی «آندر» آمده است. سوم ؛ الف و نون پسوندی كه در ساختن نام جاهای بسیار بكار رفته است. درباره تاریخ باستانی استان مازندران اطلاع زیادی دردست نیست و اساساً وضع اقلیمی آن اجازه نمیدهد ابنیه وآثار معماری پایدار بمانند. درجلگه های ساحلی مازندران آثار معتبری از ادوار قبل از اسلام به دست نیامده و حتی از شهرهای معتبر صدر اسلام ( دوره پادشاهان تبرستان و دیلم ) هم به جز آمل و ساری یادگاری بجا نمانده است. بعداز غلبه آریایی های مهاجم و مهاجرت بومیان، ساكنان جدید پس از مدتها ظاهراً زیرفرمان هخامنشیان قرار گرفتند. دركتیبه بیستون سرزمین مازندران به نام ’’پشتخوارگی‘‘ ودر اوستا ’’پزشخوارگر‘‘ آمده است و به نظر می رسدكه مازندران جزو قلمرو اشكانیان بوده است. هم زمان با فتوحات مسلمانان از سلسله های پادوسبانان، آل باوند و افراسیابیان نام برده شده است كه در تبرستان یا قسمتی از آن حكومت می كرده انـد و استقلال نسبی داشته اند. مورخان درباره اولین حمله مسلمین به تبرستان وحدت نظر ندارند. بنابه قول عده ای از نویسندگـان در سال 30 هجری قمری ـ زمان خلافت عثمان ـ اولین بار سعد بن عاص حاكم كوفه در صدد فتح تبرستان برآمد و سرانجام سواحل تبرستان، رویان و دماوند را به تصرف خود درآورد. در زمان مروان بن محمد(132ـ 126 هـ .ق) آخرین خلیفه بنـی –امیه، اهالی تبرستان علیه حكام عرب سر به شورش برداشتند. دردوره خلافت ابوالعباس سفاح (136 ـ132 هـ .ق) ـ اولین خلیفه عباسی ـ یكی از عاملان وی رهسپار تبرستان شد و با اهالی آن منطفه از طریق صلح و مدارا كنارآمد، لیكن دردوره ـ خلافت ابوجعفر منصور (158 – 136 هـ . ق) ـ دومین خلیفه عباسی مردم تبرستان برای چندمین بار سر بـه شــــــورش برداشتند. سرانجام تبرستان كاملاُ تحت اطاعت اعراب درآمده ولی بعد ازآن نیز در سرزمین تبرستان مانند سابق، مسكوكاتی باخط پهلوی ضرب شد. سرانجام درسال 167 هجری قمری ’’ونداد هرمز لا‘‘ سلسله مستقلی در تبرستان تأسیس كرد. درقرن چهارم و پنجم هجری، تبرستان میدان كشمكش سلسله آل زیار و آل بویه از یك طرف و سامانیان و غزنویان ازطرف دیگر شده بود، اغلب اوقات تبرستان تحت اداره آل زیاربود. درسال 426 هجری قمری، سلطان مسعــود غزنـــوی ازطریق گرگان وارد تبرستان شد و صدمات و خسارات جانی و مالی زیادی به اهالی آن سامان وارد آورد. هنوز این خرابه ـ ها ترمیم نشده بود كه طغرل اول مؤسس سلسله سلجوقی به گرگان وتبرستان حمله ورشد ودرسال 606 هجری قمــــری تبرستان ازجمله ’’كبود جامه ‘‘ به دست سلطان محمد خوارزمشاه افتاد و اسپهبد كبودجامه به نام ’’ركن الدین كبودجامه ‘‘ و فرزندانش به دست سلطان محمد خوارزمشاه اسیر شدند. زمانی كه سلطان محمد خوارزمشاه از نبرد با سپاهیان مغول فــرار می كرد، ركن الدین ، مغولان را به جایگاه سلطان محمد هدایت كرد و به اثر این خوش خدمتی، از طرف مغولان به حكومت كبود جامه رسید و سرانجام توسط تیموریان بساط حكمرانی آنها نیز برچیده شد. بعد از درگذشت امیرتیمور ، ســــادات ـ مرعشی با كسب اجازه از شاهرخ میرزا (850 – 807 هـ . ق ) به مازندران برگشتند و به عنوان باج گزار این نواحی سلطنت كردند. سرانجام در زمان سلطنت شاه عباس اول به طور كلی قدرت سادات مرعشی از بین رفت. پس ازبرچیده شدن بساط حكومت ملوك الطوایفی تبرستان كه تا سال 1006 هجری قمری ادامه داشت، این منطقه تحت نظارت شاه عباس اول و سلاطین بعدی سلسله صفوی تأمین قرار گرفت. شاهان صفوی درطول هرسال به كرات به عنوان شكارویا پس ازاحـداث فرحآباد جهت استراحت به این منطقه سفرمی كردند. نادرشاه افشار برای مقابله بادشمنان به ویژه دشمنان شمالی وروس هـا، درمازندران یك كارخانه كشتی سازی دایركرد و به رونق هرچه بیشتر منطقه افزود. ازدوره فتحعلی شاه قاجار، به منطقه سـرسبز و زیبا و دل انگیزمازندران ، به عنوان یك منطقه استراحتی ـ تفریحی توجه گردیده و ناصرالدین شاه طی دوسفر دستور تعمیر راه ها و كاروان سراها را صادر كرد. دردوران سلطنت پهلوی منطقهْ مازندران مانند سایرمناطق كشور از راههای ارتباطی برخوردار شد و به علت شرایط محیطی و آب وهوای معتدل ، چشم اندازهای زببا و نزدیكی اش به تهران ، محل استراحت و تفریح قسمت اعظم مردم كشور شد.
نظرات شما عزیزان:
سلام به دختر خوب خزر از وبلاگ شما دیدن کردم از حسن سلیقه ای که خرج کردی خیلی خیلی خوشم اومد. جدا عالی بود
چون از وبلاگت خوشم امدم, این جایزه تقدیم به تو/کد جاوا(زیباسازی وبلاگ)از تاریخ91/1/24 در وبلاگ به نمایش در میاید/شما می توانید با عضویت در وبلاگ نویسنده ما باشید!؟!؟!؟/چرا باید نویسنده ما باشید؟برای اینکه ما وبلاگ نویسنده برتر هر هفته را به صورت بنر در وبلاگ تبلیغ می کنیم/برای راهنمایی بیشتر در انجمن سرخ عضو شوید/شما میتوانید با عضویت در تالار سرخ وبلاگ خود را رایگان تبلیغ کنید/از این پس میتوانید در بخش خواندن کتاب آنلاین کتاب بخوانید
|
|
تمامی حقوق این وبلاگ متعلق به اما هسه کپی بیتن با ذکر امه نام و نشون اشکال ندارنه.شمه خنا بدون |